مهدیار محمودی

سی پی سی، بار دیگر

بهار امسال بود که به پیشنهاد امیرمحمد و همراه با او در یک جلسه‌ی CPC شرکت کردم – CPC دکتر بیداری؛ دانشگاه ایران.

در جلسات CPC یا Clinicopathological conference به طور خلاصه چه روندی طی می‌شود؟

جلسه با پرزنت یک کیس آغاز می‌شود. به جز یک یا دو نفر، هیچ‌کدام از حاضرین از تشخیص اصلی اطلاعی ندارند. با ارائه‌ی قسمت اول کیس، بحث و گفتگو شکل می‌گیرد. از استیودنت و اکسترن تا فلوشیپ و اتند نظرات و تشخیص‌های خود را مطرح می‌کنند. یک اتند هم – که ممکن است از تشخیص اصلی مطلع باشد یا نباشد – به مسیر رسیدن به تشخیص، جهت می‌دهد.

اساتید از تجربیاتشان می‌گویند. دانشجوها را به توجه به جزئیات فراپزشکی دعوت می‌کنند.

این‌جاست که باید گوش‌هایت را تیز و ذهنت را برای یادگرفتن آماده کنی. غرق در بحث و فرآیند استدلال بالینی شوی. و آن نکاتی که تو را به یک Clinician ایده‌آل نزدیک می‌کند – و شاید آن‌قدرها در کلاس دانشگاه و بالین فرصت پرداختن به آن‌ها نباشد – را از میان گفتگوها برای خود بچینی.

البته که میزان بهره‌ای که دانشجوی علوم پایه از CPC می‌برد با یک رزیدنت متفاوت است، اما برای هر دو می‌تواند دوست‌داشتنی باشد.

بعد از تجربه‌ی CPC دکتر بیداری امیدوار بودم از شروع دوران فیزیوپاتولوژی بتوانم به‌طور جدی در این جلسات شرکت کنم. اما چند هفته‌ی پیش با خبر شدم که آخرین جلسه‌ی این کنفرانس برگزار شد. دکتر بیداری از ایران رفتند.

من و هم‌نسل‌های من از کلاس‌ها و کنفرانس‌های استاد بیداری محروم ماندیم. شناخت من از استاد بیداری محدود به همان یک جلسه CPC بود اما از کسانی که سال‌ها از او آموخته‌اند چیزی جز تمجید از استاد و عشق و علاقه‌شان به کلاس‌های او نشنیده‌ام.

CPC دکتر بیداری – ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱

چند روز پیش امیرمحمد داخل کانال تلگرامش اعلام کرد که یک جلسه‌ی CPC قرار هست در بیمارستان امام برگزار شود. دوست داشتم در اولین جلسه‌ی این CPC شرکت کنم اما تداخل آن با امتحان میان‌ترم ما مانع می‌شد.

زمان جلسه چند روز به تعویق افتاد – ۲۲ آذر. تصمیم گرفتم صبح سه‌شنبه، بعد از اتمام کلاس، ساعت ۱۰ به سمت تهران حرکت کنم. پدر توصیه کرد همراه با یکی از دوستانم بروم؛ در غیر این صورت مسیر، یکنواخت و خواب‌آور شده، نسبت احتمال این که به مقصد دلخواهم برسم به احتمال رسیدن به مقصد ابدی به صفر میل خواهد کرد.

برای محمدامین نوشتم:«بریم؟» نوشت:«بریم». رفیق «پایه»ای‌ست. رفتیم.

اطلاعات کیس از چند روز قبل روی کانال تلگرام امیرمحمد قرار گرفته بود. قرار بر این بود هر کس تشخیص خود را بر اساس آن ارسال کند. من با کمی جستجو و مشورت، تشخیص بهجت (Behcet’s) را نوشته بودم. ظاهرا تشخیص خیلی نامربوطی نبوده اما درست هم نبود (وقتی تازه قرار هست وارد فیزیوپاتولوژی شوی ولی پا در کفش سال‌بالایی‌ها می‌کنی بهتر از این نمی‌شود). تشخیص اصلی و نهایی Eosinophilic Leukemia بود.

برای دانشجویانی که تشخیص درست را نوشته بودند هدیه‌ای در نظر گرفته شده بود. تنها یک نفر از آن‌ها در جلسه حاضر بود. هدایای بعدی به دانشجویانی رسید که از دانشگاه و شهرهای دیگر آمده بودند.

در نتیجه یک یادگاری از اولین جلسه‌ی CPC بیمارستان امام برایمان باقی ماند.

When the Breath Becomes Air

یادگاری دوم، نقل قولی از آزلر بود. امیرمحمد آن را قبل از اسلایدهای کیس دوم این جلسه نوشته بود:

“The young physician starts life with twenty drugs for each disease, and the old physician ends life with one drug for twenty diseases.”

William Osler

عکس یادگاری CPC بیمارستان امام
بیمارستان امام خمینی، تالار شهید – ۲۲ آذر ۱۴۰۱

8 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *